Je l'ai rencontré en voyage Quelque part j'étais de passage Elle est si belle mais aussi sage Un verlan sa langue d’usage Son regard m’a tellement charmé Que mon coeur s'est enflammé L'amour m'a envahit en douceur Un sentiment comme un bonheur Sa chaleur...
THE CONTRADICTORY POLICY OF THE UNITED STATES TOWARD AFGHANISTAN It’s an honor to be here with these distinguished researchers, I really appreciate the opportunity to speak with you all, also a special thanks to the people who organized this conference....
Je suis un enfant de la guerre Comme les enfants de la misère Mon histoire c'est la douleur Me fait souffrire tout en douceur L'armée rouge nous a envahi L'Occident nous a trahi je n'ai vu personne à songer Pour notre cause se déranger Notre terre champ...
Je suis né dans un village Dans un milieu aussi sage Très sympa ses habitants Le respect était important Nous étions tous solidaires Dans la joie ou la galère Ma famille fut mon bonheur Je l,adorais par le cœur Elle m’a donné une leçon Une morale et ma...
Après Treize ans de pouvoir d’Hamid Karzai, l’Afghanistan expérimente les élections présidentielles pour la troisième fois depuis la chute du régime des Talibans en 2001. Parmi les huit candidats, les trois sont favoris notamment Ashraf Ghani, un économiste,...
انتخابات ۵ اپریل ۲۰۱۴ در افغانستان بعد از سه دهه جنگ امروز ۵ اپر یل ۲۰۱۴ یک روزفراموش نشدنی در تاریخ سیاسی افغانستان است زیرا انتقال قدرت در این کشور به شکل صلح امیز صورت خواهد گرفت. مردم افغانستان با وجود شرایط دشوار در پی صندوق های رای رفتند تا کاندیدهای...
تیم تحول و تداوم" ، "اصلاحات و همگرایی" و کمیسیون مستقل انتخابات افغانستان شما امروز در مقابل یک مسئولیت بزرگ تاریخی قراردارید. شرنوشت این ملت مظلوم بدست شماست، با خونسردی وهوشیاری با قبول یک فرهنگ تحمل پذیری و دیالوگ کشور را ازاین مرحله بحران زا که خود...
Je pense à toi Depuis que je t'ai vu Après t'avoir connu Je pense à toi Je voulais te dire Je voulais t'écrire Je pense à toi Quoi que je fasse Par où que je passe Je pense à toi Dans ton absence Ou dans ta présence Je pense toi Quant t'es loin de moi...
روزمادربه همه مادران عزیزتبریک عرض میکنم و طور تحفه این سروده خودرا برایشان تقدیم میکنم. مادر برایم کیست زیباتر ز مادر کدام موجود والاتر ز مادر بود درمان دردم هر کلام اش هرآنچه بشنوم گوهر زمادر خدایا رحم کن بر حال زارم نگردانم جدا دیگر ز مادر ر در این...
Nous n'avons pas tous la même chance La même place et l'assurance Dans ce pays a d'importance L'origine et la croyance On est étranger par la naissance Dans votre tête sans référence Mais les orgueils et l'arrogance C'est un manque d'intelligence Le partage...
L'année 2015 avait ses difficultés, des guerres, l'intolérance, la pauvreté et le terrorisme, ont infligé beaucoup de souffrance à des millions des gens à travers la planète. En France, la déperdition des grandes valeurs a laissé le champ libre à la violence...
گروهک ها يك گرو هی داد بر ما وعده هاميكنيم آباد شهر و جاده هاميدهيم كالا و نان و هم مكان مكتب و دانش به هر پير وجوانهر كسي بیچاره و نادار است جمله تنگدستان به ما غمخوار استهر كنار و گوشه صد غوغا شديك نظام نو شکر پيدا شدپرچم سرخ بر در وديوار شانهركی را...
کابل زدست جنگ شده بیمار کابلچنین مخروبه وافگار کابل ربودند آن همه دار وندار اتهمین تخم خبیث چندبار کابل تورا کردند بدل بر تودة خاکدوسه باند جنایت کار کابل اگر گرگان دوباره باز آیندنباشد کس تورا غمخوار کابل خدایا رحم کن بر حال این شهرمن میترسم شود سنگسار...
21 septembre, 23:36 · «به وصف همسر عزیزم سیماجان «فایق تو زيبای جهانی توزيباتر ز زيبای جهانی تو والاتر زماه اسمانیبه مانند ات ندیدم کس درعالمقشنگ تر از تمام دلبرانیهمه عمرام گذشت در عشق بازیتو عاشق تر زجمله عاشقانیهزاران نو جوان هم رشته دارمميان صدجوان...
افغان ایم ازکابل و پروان ایمازخوست وسمنگان ایم از خاک خراسان ایم ازپکتیا ولغمان ایمازتخار و جوزجان ایم فرزند مسلمان ایم ازخنج بدخشان ایمازغور و چغچران ایم ما جمله یک افغان ایم ازغزنه و پغمان ایماز هرات و خنجان ایم ماهمه یک انسان ایم چند قوم و زبان هرجاستهیچ...
For the dead of 11 September 2001 In september elevenA lot of men and wowenIn World Trade center building Just working and tradingSurrounded by computersBut outside the big towersNo chance to evading Nobody understandingSuddenly they came shotNot clear...
عید ندارد اين وطن عيد و براتیزدست جاهلان صلح و ثباتيزبس جنگ است همه قلب ها شكسته همه مردم شده بيمار و خستهيكی كشته، ديگر در ملك غربتندارد شادی و در دل محبتصدها افسرده و غرق جهالتبنام دين كنند فسق و رزالتمبارك عيد بر آن دل های غمداربراي ان يتيمان عذا دارندارند...
با چرنديات گوش ام كر مکن گرنمی دانی هم عرعر مکنقبل از ان گويي بايد داني اشمشكلي داري بايد خوانی اشعمر فاني ام شده صرف وطن نی قصر دارم' نه كلدار و تومنتو تفنگ داري، ليك من يك قلمتو جنايت كار چه دانی از دلمميهن من بيشتر از إيمان منميدهم روزي بخواهد جان...
6 septembre · مردم بیچاره ای مردم بیچاره افسرده و آوارهباسفره خالی ات محتاج به چند قارهدرملک تو طغیان شدهستی تو ویران شدآن کلبه مخروب اتدر دست شغالان شدامروز بنام توازقوم وزبان توباتخم نفاق کشتنافتند به جان تواین اهل جنایت راجغدان شرارت رابر کن زاو ریشهاین...
قلب ام جریحه دار هر گوشه و کنار، صد بار بار هر لحضه رنج مرا آن قامت بلند تو تصویر میدهد در عمق آن خیال پرواز میکنم آن هم سراب غم این زندگی من است قلب ام جریحه دار این درد ناگهان به چی پنهان میکنم معصوم دل ام این سر نوشت رقم زده با ما چنین چرا؟ تو یک فرشته...
مادر وطن مادر تشویش مکن دل میتپد به یاد تو دامن سپید من ای ناز پرورم ان قلب داغدار تو داغ اش به سینه ام ای کعبهء دلم سیمای دلنشین تو آزین قرنهاست شاهین صفت ضمیر ای سر بلند، غرور تو بنیاد زندگیست تمساح واژدها سرپیش پای توٍ؛ زانو خمیده اند می بوسم ات زجان...
مابرادر جمله از نسل بشر کی توانیم زیست جدا از یک دیگر صلح باشد محور هستی ما پس چرا هستیم ازاین اصل بی خبر میدانیم از کجا پیداستیم چند زمان در روی این دنیا ستیم داریم هر یک حقوق و حاجتی آبرو وزندگی و عزتی مشکلات آسان شود در بین ما گر کنیم از بهر آن یک...
هزاران بار اگر بر کعبه آیم خمارم در سرم ساغر گشایم زبحر می کنم پر دامن خود که من یک شفته بی مدعایم خورم باده که عیش زندگانیست روم در میکده آن جای پایم به مینا آمدم از بهر پوزش به طایف مینهم سر ای خدایم زقدس فریاد زدم بر مکه رفتم فلک یکبار نشنیده صدایم...
کابل زدست جنگ غمین رخسار کابل به خاک وخون دل بیمار کابل به هر جا بشنوی فریاد این شهر نباشد هیچ کسی غمخوار کابل چو گرگان بر سر نعش اش فتادند بسوختن جاده و افشار کابل نماند ان قصر ان گل خانه او زدست دسته جبار کابل یتیمان بیوه گان بی بضاعت شتافتن بر درو...
شنواین قصه را از جان نویسم برای خلق یک داستان نویسم زقلب هجرت غمدیده خود برای ملت افغان نویسم اگراز سلطه بیگانه گویم دوچشم اشک پر گریان نویسم یتیمان بیوه گان در یادم ایند ز دست خالی بی نان نو یسم ز ظلم اجنبی بر کی بنالم دل افسرده و حیران نویسم شده تاراج...