ایجاد دفتر سیاسی طالبان در قطر

             
تا چند پیش از طالبان بعنوان یک گروه تروریستی؛ جنگی  و تندرو در جهان نام برده می شد . ولی با تحولات اخیر و پیشرفت های چشم گیر آنها در عرصه های نظامی در افغانستان وتغیر استراتیژی امریکا در این کشور، به نظر می رسد که طالبان از این موقف استفاده کرده میخواهند از طریق مذاکره مستقیم با امریکا به صلح و قدرت دسترسی پیدا کنند که خود هم یک نوع  پیروزی در جنگ است. بعد از سرنگونی حکومت طالبان این اولین باراست که آنها  تمایل به مذاکره را با امریکا نشان داده  اند. گمان میرود که قبلآ میان طالبان و امریکا  تماس های مستقیم یا غیر مستقیم  موجود بوده است.ولی از 2010 به اینطرف به  میان جگری  اشخاصی مانند طیب آغا و شیرمحمد عباس استانکزی تماس بین دو جانب جهت تاسیس دفتری سیاسی طالبان در قطر بر قرار شده بود. رهبری طالبان جهت آمادگی مذاکارات صلح یک کمسیون تحت ریاست معاون ملکی ملا محمد عمر، ملا محمد حسن آخند تشکیل داده اند که معاونیت این کمسیون را مولوی شمس الدین پهلوان از بدخشان به عهده دارد.

 مذاکره میان امریکا ونمایندهء طالبان در مورد آینده صلح در افغانستان برای پاکستان یک  خبردل پذیر نبوده زیرا  پاکستانی ها  به هیچ مذاکره که صلح را ذر افغانستان مستقر سازد نیستند زیرا یک افغانستان مستقل؛ آرام و مرفع به نظر رهبران جنگ ستیز پاکستان به سود کشورشان نیست. در حالیکه صلح در افغانستان نتنها به منافع پاکستان است بلکه ثبات و امنیت را درمنطقه به میان می آورد. پاکستانی ها همیشه خواسته اند هر تصیم که در مورد افغانستان گرفته میشود بدون شرکت مستقیم آنها صورت نگیرد زیرا از نظر آنها هر معامله بدون مشوره این کشور در مخالفت با منافع  ملی پاکستان خواهد بود.  پاکستان حتی با ترکیب نمایندهای صلح  ما نند استانکزی  که در هندوستان  تحصیل کرده است نیست. کرده                                                                                                                                                  هندوستا                                                                                                                                                                                                                                                                                  ولی فشارهای بیرونی بخصوص امریکا دیپلوماسی این کشور را وادار ساخته تا این افرادرا با خانواده های شان بصورت قانونی از پاکستان به قطراجازه رفتن بدهد.اگر پاکستان از این کار جلوگیری میکرد از جانب امریکا به مخالفت با پروسهء صلح در افغانستان متهم می میگردید.

تماس امریکا با طالبان به پاکستان حیرت انگیز به نظر میخورد زیرادیپلوما سی این کشوراز صحنه بیرون بوده و گمان میرود که هیچ نوع تا ثیری بالای طالبان در این پروسه نداشته اند. نتنها پاکستان از این موضوع بیرون نبوده بلکه اداره کرزی هم در مقابل یک عمل انجام شده قرار گرفته است. از نظر حقوقی تماس و مذاکره با مخالفین افغان و شرایط آن تنها و تنها مربوط به حکومت افغانستان میشود؛ البته متحد ین این کشور میتوانند میان جگری کنند ولی حق دخالت را در امور کشور ندارند.  با وجوداینکه تماس امریکا با طالبان یک نوع نقض استقلال سیاسی افغانستان است ولی حامد کرزی با نابکاری سیاسی اش بدون هیچ نوع ابتکار به اثر فشارهای امریکا و متحدین اش با تاسیس  این دفتر  در قطر بعد از سفرش به اروپا موافقت کرده است.

همزمان با اعلام خبر باز شدن دفتر سیاسی طالبان در قطر؛ وزیر  امورخارجه پاکستان به کابل سفر کرد و از طرف حکومت کرزی با آغوش گشاده پذیرفته شد در حالیکه چندی قبل پاکستان عامل ترور برهان الدین ربانی قلم داد شده بود. بعد ازاین  سفر حکومت افغانستان اعلام داشت که قصد دارد با طالبان در عربستان سعودی مذاکره نماید اما طالبان در مقابل طی اعلامیه ای این مذاکره را رد کردند. چرا حکومت افغانستان چنین پیشنهادی را کرده است؟ میتوان چندین جواب به این سوال داد. اول اینکه همه تلاشهای حکومت افغانستان در گذشته بخاطر یک راه بیرون رفت از جنگ با مخالفین و آوردن صلح در کشور منجر به ناکامی شد است؛ اداره کرزی با چنین مانورهای سیاسی موجودیت خودرا  میخواهد در این پروسه ثابت کند.طوریکه طالبان حکومت کرزی را یک حکومت دست نشانده میخوانند و هر نوع مذاکره را به آن یک نوع به رسمیت شناخن وی تلقی میکنند و به همین دلیل آنها از هر نوع مذاکره با این حکومت حاضر نیستند.دوم اداره کرزی از تصویر مثبت سعودی به مثابه جایگاه مقدس مسلمانان استفاده میکند تا رهبری مذاکره را بدست گیرد در حا لیکه چنین محا سبه از لحاظ تاکتیکی غلط است.

آنچکه مربوط پاکستان میشود؛ این کشور دیپلوماسی چند پهلو را در این لحظه اساس زندگی سیاسی افغانستان بازی میکند. اول پاکستانیها میخواهند مناسبات حکومت کرزی را با امریکا خراب کنند تا از آن بحره برداری های سیاسی کنند. پاکستانیها به اداره کرزی چنین وانمود میسازدند که در موضع حل و فصل  قضیه افغانستان افغانها به کمک آنها ضرورت دارند و این موضوع بین این دو کشور و با توافق ایشان باید صورت گیرد.چون حکومت افغانستان یک سیاست درست و واقعی بینانه در مقابل پاکستان ندادرد؛ گاهی دوست و براذر و هم گاهی دشمن  از طرف اداره کرزی تلقی میشود. چنین سیاست امریکای هارا مایوس ساخته و منا سبات شان با حکومت افغانستان در حال سرد شدن است. طوریکه گفته میشود"آب خت کن و ماهی بگیر" امروز پاکستانی ها از دیپلوماسی ضعیف افغانستان استفاده کرده حکومت افغانستان را در مقابل متحد ین شان بخصوص امریکا قرار میدهند تا آنها در سطح سیاسی و نظامی خسته شوند واعتبارحکومت کابل  کم گردد و چنین حالت ضربه شدید برای افغانستان خواهد بود.  در این بازی سیاسی هدف پاکستان چیست؟ اگر مذاکره صلح در عربستان سعودی صورت گیرد منافع پاکستان تعمین خواهد شد زیرا استخبارات سعودی با آی اس آی رابطهء نزدیک دارد و پاکستان میخواهد  که بعنوان کلید حل معضل افغانستان شناخته شود تا در آینده از افغانستان و متحد ین اش باج بگیرد.